هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی است که در آن شاعر از کعبه و قبله به عنوان نمادهایی برای تقرب به خدا یاد میکند. او از درد عشق و اشتیاق به معشوق الهی سخن میگوید و از خدا میخواهد که دلش را مانند آینهای صاف کند تا جلوههای الهی را ببیند. همچنین، شاعر به عبادت خالصانه و برای رضای خدا تأکید دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۰۸ - آئینه شاهی
ای کعبه دری باز به روی دل ما کن
وی قبله دل و دیده ما قبله نما کن
از سینه ما سوختگان آینه ای ساز
وانگاه یکی جلوه در آئینه ما کن
با زیبق این اشک و به خاکستر این غم
این شیشه دل آینه غیب نما کن
آنجا که به عشاق دهی درد محبت
دردی هم از این عاشق دلخسته دوا کن
لنگان به قفای جرس افتاده عشقیم
ای قافله سالار نگاهی به قفا کن
چون زخمه به ساز دل این پیر خمیده
چنگی زن و آفاق پر از شور و نوا کن
او در حرم هفت سرا پرده عفت
خواهی تو بدو بنگری ای دیده حیا کن
در گلشن دل آب و هوایی است بهشتی
گل باش و در این آب و هوا نشو و نما کن
از بهر خلایق چه کنی طاعت معبود؟
باری چو عبادت کنی از بهر خدا کن
وی قبله دل و دیده ما قبله نما کن
از سینه ما سوختگان آینه ای ساز
وانگاه یکی جلوه در آئینه ما کن
با زیبق این اشک و به خاکستر این غم
این شیشه دل آینه غیب نما کن
آنجا که به عشاق دهی درد محبت
دردی هم از این عاشق دلخسته دوا کن
لنگان به قفای جرس افتاده عشقیم
ای قافله سالار نگاهی به قفا کن
چون زخمه به ساز دل این پیر خمیده
چنگی زن و آفاق پر از شور و نوا کن
او در حرم هفت سرا پرده عفت
خواهی تو بدو بنگری ای دیده حیا کن
در گلشن دل آب و هوایی است بهشتی
گل باش و در این آب و هوا نشو و نما کن
از بهر خلایق چه کنی طاعت معبود؟
باری چو عبادت کنی از بهر خدا کن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷ - چه خواهد بودن
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹ - گدا پادشاه کن