هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق بی‌پایان خود به معشوق سخن می‌گوید. او از دوری و بی‌قراری خود می‌نالد و آرزو می‌کند که روزی مورد توجه معشوق قرار گیرد. شاعر همچنین از ناامیدی‌ها و رنج‌های عاشقانه خود می‌گوید و در پایان، با اعتراف به گناهانش، از معشوق طلب بخشش می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و برخی اشارات به رنج و ناامیدی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، زبان و سبک شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۷ - ماه هنرپیشه

تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی
یک عمر قناعت نتوان کرد الهی

دیریست که چون هاله همه دور تو گردم
چون بازشوم از سرت ای مه به نگاهی

بر هر دری ای شمع چو پروانه زنم سر
در آرزوی آن که بیابم به تو راهی

نه روی سخن گفتن و نه پای گذشتن
سرگشته ام ای ماه هنرپیشه پناهی

در فکر کلاهند حریفان همه هشدار
هرگز به سر ماه نرفته است کلاهی

بگریز در آغوش من از خلق که گلها
از باد گریزند در آغوش گیاهی

در آرزوی جلوه مهتاب جمالش
یا رب گذراندیم چه شبهای سیاهی

یک عمر گنه کردم و شرمنده که در حشر
شایان گذشت تو مرا نیست گناهی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۶ - دالان بهشت
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸ - ماه سفرکرده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.