هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از سنایی غزنوی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق الهی، رهایی از قیدوبندهای دنیوی، و رسیدن به حقیقت وجودی می‌پردازد. شاعر با اشاره به مفاهیمی مانند باده‌نوشی، عشق، و عرفان، از خواننده می‌خواهد تا از تعلقات دنیوی دست بکشد و به سمت کمال روحانی حرکت کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیمی مانند باده‌نوشی و دوزخ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۰

ای سنایی قدح دمادم کن
روح ما را ز راح خرم کن

لحن را همچو «لام» سر بفراز
جام را همچو «جیم» قد خم کن

خشکسالیست کشت آدم را
فتح بابش تویی پر از نم کن

حجرهٔ عقل را ز تحفهٔ روح
تازه چون سجده جای مریم کن

هین که عالم گرفت دیو سپید
خیز تدبیر رخش رستم کن

قفس بلبلان سیمین بال
سقف این سبزبام طارم کن

رزم بر موج بحر اخضر ساز
بزم بر اوج چرخ اعظم کن

همه ره طوطیان چو زاغند
خویشتن را شکر مکن سم کن

هر چه جز یار دام او بشکن
هر چه جز عشق نام او غم کن

راز با عاشقان محرم گوی
ناز با شاهدان محرم کن

خویشتن در حریم حرمت عشق
محرم بادهٔ محرم کن

زین سپس با بهشتیان عشرت
در نهانخانهٔ جهنم کن

ز ره پنج در به یک دو سه می
چار دیوار عشق محکم کن

از پی چشم زخم مشتی شوخ
دیگ سودای خویش سردم کن

بندهٔ آن دو زلف پر خم شو
چاکری آن رخان خرم کن

همچو جمشید برفراز صبا
تکیه بر مسند شه جم کن

پس چو جمشید بر نشین بر باد
همه را زیر نقش خاتم کن

پری و دیو و جنی و انسی
حشرات زمین فراهم کن

آن گهٔ بعد ازین سکندروار
گرد بر گرد سد محکم کن

همچو یاجوج اهل آتش را
از پر خویش هین رمارم کن

سرنگون در سقر فگن همه را
دوزخ از چشمشان محشم کن

نقش ترتیب صوفیان فلک
به یک آسیب جرعه در هم کن

نه هواگیر چون سلیمان باش
نه هوس بخش همچو حاتم کن

همه اسلام هستی و مستیست
گر مسلمانی این مسلم کن

یک دم از بی خودی سه باده بخور
چار تکبیر بر دو عالم کن

هر چه هستی ست نام آن مستی
نسخ ماتم سرای آدم کن

همه این کن ولیک با محرم
چون نیابی مخنثی هم کن

از خرد چشم اندکی بردار
وز کله پشم لختکی کم کن
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۱ - دعوت به آزادگی و عدالت‌خواهی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.