هوش مصنوعی:
این متن درباره عشق و علاقه شدید به حلوا و تشبیه آن به معنویات و عرفان است. شاعر از حلوا به عنوان نمادی از صفا و معنویت یاد میکند و آن را با مفاهیم عرفانی و دینی مانند مصطفی (پیامبر اسلام) و مریم مرتبط میسازد. متن همچنین به دعوت به سوی معنویت و عرفان اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و دینی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۰۶
مرا حَلْوا هَوَس کردهست، حَلْوا
مَیَفکَن وَعدهٔ حَلْوا به فردا
دل و جانم بِدان حَلْواست پیوست
که صوفی را صَفا آرَد، نه صَفرا
زِهی حَلْوای گرم و چَرب و شیرین
که هر دَم میرَسَد بویَش زِ بالا
دَهانی بَسته، حَلْوا خور چو اَنْجیر
زِ دلْ خور، هیچ دست و لَب مَیالا
از آن دست است این حَلْوا، از آن دست
بِخور زان دستْ ای بیدست و بیپا
دَمی با مُصطَفی’ و کاسه باشیم
که او میخورْد از آن جا شیر و خُرما
از آن خُرما که مَریَم را ندا کرد
کُلی وَ اِشْرَبی وَ قَرْی عَیْنا
دلیلِ آن که زادهیْ عقلِ کُلّیم
نِدایش میرَسَد کِی جانِ بابا
هَمیخوانَد که فرزندان بیایید
که خوانْ آراستهست و یارْ تنها
مَیَفکَن وَعدهٔ حَلْوا به فردا
دل و جانم بِدان حَلْواست پیوست
که صوفی را صَفا آرَد، نه صَفرا
زِهی حَلْوای گرم و چَرب و شیرین
که هر دَم میرَسَد بویَش زِ بالا
دَهانی بَسته، حَلْوا خور چو اَنْجیر
زِ دلْ خور، هیچ دست و لَب مَیالا
از آن دست است این حَلْوا، از آن دست
بِخور زان دستْ ای بیدست و بیپا
دَمی با مُصطَفی’ و کاسه باشیم
که او میخورْد از آن جا شیر و خُرما
از آن خُرما که مَریَم را ندا کرد
کُلی وَ اِشْرَبی وَ قَرْی عَیْنا
دلیلِ آن که زادهیْ عقلِ کُلّیم
نِدایش میرَسَد کِی جانِ بابا
هَمیخوانَد که فرزندان بیایید
که خوانْ آراستهست و یارْ تنها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.