۱۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲

خیز ای دل زین برافگن مرکب تحویل را
وقف کن بر ناکسان این عالم تعطیل را

پاک دار از خط معنی حرف رنگ و بوی را
محو کن از لوح دعوی نقش قال و قیل را

اندرین صفهای معنی در معنی را مجوی
زان که در سرنا نیابی نفخ اسرافیل را

کی کند برداشت دریا در بیابان خرد
ناودان بام گلخن سیل رود نیل را

دست ابراهیم باید بر سر کوی وفا
تا نبرد تیغ بران حلق اسماعیل را

مرد چون عیسی مریم باید اندر راه صدق
تا بداند قدر حرف و آیت انجیل را

در شب تاری کجا بیند نشان پای مور
آنکه او در روز روشن هم نبیند پیل را

هر کسی بر تخت ملکت کی تواند یافتن
همچو گیسوی عروسان دستهٔ زنبیل را

از برون سو آب و روغن سود کی دارد ترا
چون درونسو نور نبود ذره‌ای قندیل را

خیز و اکنون خیز کانساعت بسی حسرت خوری
چون ببینی بر سر خود تیغ عزراییل را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱ - قصیده
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.