هوش مصنوعی:
شاعر از رفتار یک پسر جوان شکایت میکند که با او بیاحترامی کرده و سپس با لطف و محبت، او را نوازش کرده است. در نهایت، شاعر از این دوگانگی رفتار متعجب است و احساس میکند که در حالی که پسر از آب مینوشد، او را از نان سیر کرده است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاطفی و رفتاری پیچیدهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۵۹
آنچه دی کرد به من آن پسر سر گرغر
اندر آفاق ندیدم که یکی لمتر کرد
گفتمش پوتی و لوتی کنی امروز مرا
دست بر سر زد و پس پای سبک در سر کرد
دست در گردنم آورد پس او از سر لطف
گوش و آغوش مرا پر گهر و زیور کرد
تا تو آبی خوری آن جان جهان بیمکری
پشتم از آب تهی و شکم از نان پر کرد
اندر آفاق ندیدم که یکی لمتر کرد
گفتمش پوتی و لوتی کنی امروز مرا
دست بر سر زد و پس پای سبک در سر کرد
دست در گردنم آورد پس او از سر لطف
گوش و آغوش مرا پر گهر و زیور کرد
تا تو آبی خوری آن جان جهان بیمکری
پشتم از آب تهی و شکم از نان پر کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.