۳۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۹

آنچه دی کرد به من آن پسر سر گرغر
اندر آفاق ندیدم که یکی لمتر کرد

گفتمش پوتی و لوتی کنی امروز مرا
دست بر سر زد و پس پای سبک در سر کرد

دست در گردنم آورد پس او از سر لطف
گوش و آغوش مرا پر گهر و زیور کرد

تا تو آبی خوری آن جان جهان بی‌مکری
پشتم از آب تهی و شکم از نان پر کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.