هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع کشف حال و زوال حال در سیر معنوی اشاره دارد. شاعر بیان می‌کند که شناخت حقیقت تنها برای کسانی میسر است که در حالت بی‌خودی و فنا به سر می‌برند. همچنین به تضاد بین هدایت و ضلالت، و پاکی دل در این مسیر پرداخته است. در پایان، از رنج‌های سنایی و تلخی‌های زندگی او سخن می‌گوید که با این حال، بوی زلال و پاکی از آن به مشام می‌رسد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی مانند 'کشف حال' و 'زوال حال' نیاز به دانش پیشینه دارد.

شمارهٔ ۸۹

نمی‌داند مگر آنکس مراد از کشف حال آید
که کشف حال را در حال بی‌حالی زوال آید

زوال حال آن باشد کمال حال بی‌حالان
که درگاه زوال حال بی‌حالان مجال آید

اگر چه هر که در کوی هدی باشد به شرع اندر
چو در کول جلال آید همه خویش جلال آید

ز حال آنگه شود صافی دل بدحال مردی را
که از کوی هدی بی‌حال در کوی ضلال آید

نهان گشتست حال کشف در دلهای مشتاقان
تو آوازی بر آر از دل چنان دل کز خیال آید

به جامی عذر یکسان شد سنایی را به هر حالی
ز تلخی عیش او دایم همی بوی زلال آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.