هوش مصنوعی:
این متن از گذرا بودن جوانی، عشق و دنیا سخن میگوید و تأکید میکند که هیچ چیز در این جهان پایدار نیست. شاعر از شکسته شدن عهد روزهای برنایی (جوانی) و ناپایداری عشق و زمانه شکایت دارد و مخاطب را به دوری از دلبستگیهای دنیوی دعوت میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن، مانند ناپایداری دنیا و دعوت به زهد، برای درک و ارتباط بهتر نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند عشق و جوانی ممکن است برای مخاطبان کمسنتر چندان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۹۶
ای دریغا که روز برنایی
عهد بشکست و جاودانه نماند
از زمانه غرض جوانی بود
لیک از گردش زمانه نماند
آب معشوق را زمانه بریخت
و آتش عشق را زبانه نماند
ای سنایی دل از جهان برکن
بر کس این دور جاودانه نماند
عهد بشکست و جاودانه نماند
از زمانه غرض جوانی بود
لیک از گردش زمانه نماند
آب معشوق را زمانه بریخت
و آتش عشق را زبانه نماند
ای سنایی دل از جهان برکن
بر کس این دور جاودانه نماند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵ - در رثای زکیالدین بلخی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.