هوش مصنوعی: این متن به بیان تفاوت‌های بین عقل و عشق می‌پردازد. عقل محدودیت‌ها و مرزها را می‌بیند و در چارچوب‌های مشخص عمل می‌کند، در حالی که عشق فراتر از این محدودیت‌ها حرکت می‌کند و راه‌های ناشناخته را می‌پیماید. عشق به عنوان نیرویی توصیف می‌شود که حتی در درد و رنج نیز شادی و معنا می‌آفریند، در حالی که عقل ممکن است به انکار و تردید منجر شود. متن همچنین به مفهوم فنا و رسیدن به حقیقت از طریق عشق اشاره می‌کند و در پایان، شمس تبریزی به عنوان نماد نور و حقیقت معرفی می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی دارد. مفاهیمی مانند فنا، عشق الهی، و تفاوت بین عقل و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۲

در میانِ پَردهٔ خونْ عشق را گُلْزارها
عاشقان را با جَمالِ عشقِ بی‌چونْ کارها

عقل گوید شش جِهَت حَدّست و بیرون راه نیست
عشق گوید راه هست و رَفته‌ام من بارها

عقلْ بازاری بِدید و تاجری آغاز کرد
عشق دیده زان سویِ بازارِ او بازارها

ای بَسا مَنصورِ پنهان، زِ اعْتِمادِ جانِ عشق
تَرکِ مِنْبَرها بِگُفته، بَرشُده بَر دارها

عاشقانِ دُردکَش را، در دَرونه ذوق‌ها
عاقلانِ تیره دل را، در دَرونْ اِنْکارها

عقل گوید پا مَنِهْ کَنْدَر فَنا جُز خار نیست
عشق گوید عقل را کَنْدَر تو است آن خارها

هین خَمُش کن، خارِ هستی را ز پایِ دل بِکَن
 تا بِبینی در درونِ خویشتنْ گُلْزارها

شَمسِ تبریزی تویی خورشید اَنْدَر ابرِ حرف
چون بَرآمَد آفتابَت، مَحو شُد گفتارها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.