هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلباختگی خود به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که حتی یک نفس حضور معشوق برایش ارزشمندتر از همه چیز است. او قسم میخورد که هرگز از رخسار و ابروی معشوق روی برنتابد و حتی اگر قبله و محراب (نمادهای مذهبی) از او روی بتابند، باز هم او از معشوق روی نخواهد گرداند. در پایان نیز اشاره میکند که اگر معشوق به او نزدیک شود، همه دین، دل و دانشش را فدای او خواهد کرد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیدهای مانند 'گوهر نایاب'، 'قبله و محراب' و 'دین و دل و دانش' درک این شعر را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد. همچنین، این سطح از احساسات و دلباختگی معمولاً برای نوجوانان کمسنوسال قابل درک نیست.
شمارهٔ ۹۱ - قطعه
ذوق مشکل که گذارد دو نفس زنده مرا
گر شود یک نفس آن گوهر نایاب ز من
از رخ و ابروی او روی نتابم به خدا
رو بتابند اگر قبله و محراب ز من
محتشم گر به رفاقت شود آن بت مهمان
از تو دین و دل و دانش دگر اسباب ز من
گر شود یک نفس آن گوهر نایاب ز من
از رخ و ابروی او روی نتابم به خدا
رو بتابند اگر قبله و محراب ز من
محتشم گر به رفاقت شود آن بت مهمان
از تو دین و دل و دانش دگر اسباب ز من
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰ - ایضا در مرثیه گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.