هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از خودداری از هجو و عیبجویی دیگران سخن میگوید، با وجود توانایی در این کار. او تأکید میکند که پاکی طبعش مانع از استفاده از زبان برای هجو و انتقام از دشمنان شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم اخلاقی و انتقادی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعارههای شعری ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۹۹ - قطعه
بهر جمعی عیب جویان بستم این احرام دوش
کز تعصب چست بر بندم میان خود به هجو
برنیارم بر مراد دل دمی با دوستان
برنیارم تا دمار از دشمنان خود به هجو
در پس زانوی فکرت چون نشستم تا کنم
در سزای ناسزایان امتحان خود به هجو
رستخیزی بود موقوف همین کز ابر طبع
سردهم سیلی و بگشایم دهان خود بد هجو
شد هیولی قابل صورت ولی رخصت نداد
پاکی طبعم که الایم زبان خود به هجو
کز تعصب چست بر بندم میان خود به هجو
برنیارم بر مراد دل دمی با دوستان
برنیارم تا دمار از دشمنان خود به هجو
در پس زانوی فکرت چون نشستم تا کنم
در سزای ناسزایان امتحان خود به هجو
رستخیزی بود موقوف همین کز ابر طبع
سردهم سیلی و بگشایم دهان خود بد هجو
شد هیولی قابل صورت ولی رخصت نداد
پاکی طبعم که الایم زبان خود به هجو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰ - مرثیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.