هوش مصنوعی: این متن به زیبایی و جذابیت یک شخصیت (حسن) می‌پردازد که بندگی او را شرف می‌داند. توصیفات شاعرانه از زیبایی او، تأثیرات عمیقش بر دیگران و قدرت جادویی نگاهش ارائه شده است. شاعر از عشق و شیفتگی خود به این شخصیت سخن می‌گوید و احساسات شدید خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به دانش ادبی و بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱۱۳ - وله ایضا

آن شه حسن کز غلامی اوست
بندگی را شرف بر آزادی

گنج حسنش اگر مکان طلبد
در دو عالم نماند آبادی

خون ز شریان جبرئیل آرد
مژه‌اش در محل فصادی

مرغ روح از هوس قفس شکند
چون رود غمزه‌اش به صیادی

کرده معزول چشم قتالش
ملک الموت را ز جلادی

حاصل آن کامران که رخش ثناش
می توان تاختن به صد وادی

گرم تشریف بخشیش چون ساخت
طبع من از کمال و قادی

زان به تن جامهٔ خودم ننواخت
که مبادا بمیرم از شادی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴ - در عزل گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.