هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از شمع و پروانه‌ها به عنوان نمادهایی برای عشق و فداکاری استفاده می‌کند. شمع نماد معشوق و پروانه‌ها نماد عاشقان هستند که دور شمع جمع می‌شوند. شاعر از اشک‌های شمع و عاشق سخن می‌گوید و به تأثیر کلام شیرین و گرمی جان معشوق اشاره می‌کند. در ادامه، شاعر از شمس دین صدر خداوند خداوندان یاد می‌کند و از امید و سایه‌ی جسم لطیف او برای جان‌ها سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۳

شمع دیدم گِردِ او پروانه‌ها چون جمع‌ها
شمع کِی دیدم که گَردد گِردِ نورَش شمع‌ها؟

شمع را چون بَرفُروزی، اشک ریزَد بر رُخان
او چو بِفْروزَد رُخِ عاشق، بِریزَد دَمْع‌ها

چون شِکَر گُفتار آغازَد بِبینی ذَرّه‌ها
از برایِ اِسْتِماعَش واگُشاده سَمْع‌ها

ناامیدانی که از ایّام‌ها بِفْسُرده اند
گرمیِ جانَش بَراَنْگیزَد زِ جانْشان طَمْع‌ها

گَر نه لُطفِ او بُدی، بودی زِ جان‌هایِ غَیور
مَرْ مرا از ذِکرِ نامِ شِکَّرینَش مَنْع‌ها

شَمسِ دین صَدْرِ خداوندِ خداوندان به حَق
کَزْ جَمالِ جانِ او با زیب و فَر شُد صَنْع‌ها

چون بر آن آمد که مَرْ جسمانیان را رو دَهَد
جانِ صدّیقانْ گَریبان را دَرید از شَنْع‌ها

تُخمِ امّیدی که کِشتَم از پِیِ آن آفتاب
یک نَظَر بادا ازو بر ما برایِ یَنْع‌ها

سایهٔ جسمِ لَطیفَش، جانِ ما را جان‌هاست
یا رَب آن سایه به ما وادِهْ برایِ طَبْع‌ها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.