۳۵۴ بار خوانده شده
سپهر مکارم صفی کز صفاتش
کدورت نصیب روان عدو شد
ازو اقتدار معالی فزون گشت
وزو روزگار مکارم نکو شد
کهن گردد اکنون حدیث افاضل
چو از عقل او حلهٔ علم نو شد
چو خورشید آوازهٔ او برآمد
همان گاه ماه مقنع فرو شد
همی گفتم امروز آخر سر او
بدین سر سزاوار سنگ از چه رو شد
خرد گفت آن سنگ نامهربان را
که بر فرق آن آسمان علو شد
مگر مشکلی اوفتاده است اگرنه
چرا بر در حجرهٔ عقل او شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
کدورت نصیب روان عدو شد
ازو اقتدار معالی فزون گشت
وزو روزگار مکارم نکو شد
کهن گردد اکنون حدیث افاضل
چو از عقل او حلهٔ علم نو شد
چو خورشید آوازهٔ او برآمد
همان گاه ماه مقنع فرو شد
همی گفتم امروز آخر سر او
بدین سر سزاوار سنگ از چه رو شد
خرد گفت آن سنگ نامهربان را
که بر فرق آن آسمان علو شد
مگر مشکلی اوفتاده است اگرنه
چرا بر در حجرهٔ عقل او شد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲ - در مرثیه امام ناصر الدین ابراهیم باکوئی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.