هوش مصنوعی: این شعر از خاقانی به بیان تغییرات ناگهانی و ناخوشایند در طبیعت و زندگی می‌پردازد. شاعر از تغییر رنگ آسمان، گرفتگی خورشید، و اثرات بادهای سوزان صحبت می‌کند و از خواننده می‌خواهد به عمق این اتفاقات نگاه کند. در پایان، با اشاره به دیگ سیاه و اژدها، به مفاهیم عمیق‌تر و شاید اساطیری اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'اژدها' و 'دیگ سیاه' ممکن است برای کودکان یا نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا ترسناک باشد.

شمارهٔ ۱۳۹

چه شد که بادیه بربود رنگ خاقانی
که صبح فام شد از راه و شام‌گون آمد

در آفتاب نبینی که شد اسیر کسوف
چو تیغ زنگ زده در میان خون آمد

میار طعنه در آن کش سموم بادیه سوخت
که آن سفر ز عذاب سقر فزون آمد

مکن به لون سیه دیگ را شکسته، ببین
که از دهان کدام اژدها برون آمد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸ - در مرثیهٔ عز الدین بوعمران
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰ - در مرثیهٔ امام ابو عمر و اسعد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.