۳۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۳

باز به میدان ما فوج بلا بسته صف
پای فلک در میان رسم امان بر طرف

خرقه شکافان ذوق بی‌دف و نی در سماع
جبه فشانان شید تابع قانون دف

جان قدیم اشتها مانده همان ناشتا
وین تن حادث غذا معدن آب و علف

چیدم و دیدم تمام آبی و تابی نداشت
میوهٔ این چار باغ گوهر این نه صدف

گفتیم ای خود فروش خود چه متاعی بگو
گر بخری شب چراغ گر بفروشی خزف

بشنو و بوکن اگر گوشی و مغزیت هست
زمزمهٔ لو کشف لخلخهٔ من عرف

رهرو خاقانیا دوری منزل مبین
رو که مدد می‌کند همت شاه نجف
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۴ - در هجو رشید الدین وطواط
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.