هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به از دست دادن دو عزیز خود، جمال شاه و وحید گنج هنر، اشاره میکند و درد و غم ناشی از این فقدان را بیان مینماید. او از رنجهای روحی و عاطفی خود سخن میگوید و تأثیر این فقدان را بر زندگی خود توصیف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و سوگ است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۴۵ - در مرثیهٔ جمال الدین اصفهانی وزیر صاحب موصل و وحید الدین عموی خود
جمال شاه سخا بود و بود تاج سرم
وحید گنج هنر بود و بود عم به سرم
به سوی این دو یگانه به موصل و شروان
دلی است معتکف و همتی است برحذرم
هنر بدرد ز دندان تیز سین سخا
دلم درید و بخائید گوشهٔ جگرم
سخا بمرد و مرا هر که دید از غم و درد
گریست بر من و حالم چو دید در بدرم
منم غریق غم و اندهان که در شب و روز
غم جمال برم و انده وحید خورم
وحید گنج هنر بود و بود عم به سرم
به سوی این دو یگانه به موصل و شروان
دلی است معتکف و همتی است برحذرم
هنر بدرد ز دندان تیز سین سخا
دلم درید و بخائید گوشهٔ جگرم
سخا بمرد و مرا هر که دید از غم و درد
گریست بر من و حالم چو دید در بدرم
منم غریق غم و اندهان که در شب و روز
غم جمال برم و انده وحید خورم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.