هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به سوگ از دست دادن عماد میپردازد و درد و اندوه خود را با تصاویر شعری مانند اشکریزی، سوگند به دل، و تمایل به دیدار دوباره بیان میکند. او از مرگ عماد به عنوان حادثهای دردناک یاد میکند که باعث تاریکی دیدگانش شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و سوگواری است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۵۶ - در مرثیهٔ عماد الدین
با دلم چشم از نهان میگفت کز مرگ عماد
تا کی آب چشم پالائی که بردی آب چشم
از ره گوش آمدت بر راه چشم این حادثه
گوش را بربند آخر، چند بندی خواب چشم
دل به خاکش خورد سوگندان که ننشینم ز پای
تا سر خاکش نیندایم هم از خوناب چشم
چشم در خاکش بمالم تا شود سیماب ریز
گوش را یک سر بین بارم هم از سیماب چشم
چون نگردد چشم من روشن به دیدار عماد
از سرشک شور حسرت برده باشد آب چشم
تا کی آب چشم پالائی که بردی آب چشم
از ره گوش آمدت بر راه چشم این حادثه
گوش را بربند آخر، چند بندی خواب چشم
دل به خاکش خورد سوگندان که ننشینم ز پای
تا سر خاکش نیندایم هم از خوناب چشم
چشم در خاکش بمالم تا شود سیماب ریز
گوش را یک سر بین بارم هم از سیماب چشم
چون نگردد چشم من روشن به دیدار عماد
از سرشک شور حسرت برده باشد آب چشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۵ - در طیبت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.