هوش مصنوعی:
شاعر در شب وداع با شروان، از درد هجران و غم خود میگوید. او از آتش هجران به سمت رود ارس میرود و ارس از درد و غصههای او مینالد. شاعر توصیف میکند که تیزی نفسها و پریشانی غمهایش چگونه در خروش سینه و جوش غصههایش نمایان شده است.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مضامین عاطفی عمیق مانند غم، هجران و درد است که درک آنها به بلوغ عاطفی و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان کمسنوسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۸۶
شب رحیل چو کردم وداع شروان را
دریغ حاصل من بود و درد حصهٔ من
شدم ز آتش هجران زدم بر آب ارس
ارس بنالید از درد حال و قصهٔ من
به تیزی دم من بود و پری غم من
خروش سینهٔ من داشت جوش غصهٔ من
دریغ حاصل من بود و درد حصهٔ من
شدم ز آتش هجران زدم بر آب ارس
ارس بنالید از درد حال و قصهٔ من
به تیزی دم من بود و پری غم من
خروش سینهٔ من داشت جوش غصهٔ من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.