هوش مصنوعی: این شعر از خاقانی با زبانی نمادین و تلخ به رابطه‌ی انسان و خاک می‌پردازد. شاعر هشدار می‌دهد که خاک که امروز مایه‌ی حیات انسان است، روزی خون او را خواهد نوشید و جگر او را طعمه‌ی خود خواهد کرد. این متن به گذرا بودن زندگی و قدرت طبیعت در نهایت تسلط بر انسان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و تصاویر خشن و نمادین (مانند نوشیدن خون و خوردن جگر) برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است سنگین و نامناسب باشد. درک کامل این متن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی دارد.

شمارهٔ ۲۹۵

ای پور ز خاقانی اگر پند پذیری
زین پس نشود عالم خاک آبخور تو

خاک است تو را دایه از آن ترس که روزی
خون تو خورد دایهٔ بیدادگر تو

شیری که لبت خورد ز دایه چو شود خون
دایه خورد آن خون ز لب شیر خور تو

ناچار شود چهرهٔ تو پی سپر خاک
گر چهرهٔ خاک است کنون پی سپر تو

امروز غذای تو دهند از جگر خاک
فردا غذی خاک دهند از جگر تو
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴ - بالبدیهه در صفت خربزه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.