هوش مصنوعی: این متن شعری از خاقانی است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به توصیف طبیعت، آسمان، خورشید و دیگر پدیده‌های طبیعی می‌پردازد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی و فلسفی دارد و از عناصر ادبی مانند تشبیه و استعاره بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۲۹۴ - بالبدیهه در صفت خربزه

خوان خسرو فلک مثال و در او
افتابی است ده هلال بر او

آفتابی که آفتابش پخت
که نهد بر سپهر خوان مگر او

آفتابی چو غنچه سر بسته
که نماید چو غنچه لعل و زر او

غنچه دارد زر تر اندر لعل
لعل دارد میان زر تر او

افتابی که خاورش دهن است
دارد از باغ شاه باختر او

گزلک شاه سعد ذابح دان
که به مریخ ماند از گهر او

سر مریخ گوهرش زیبد
آورد ده هلال در نظر او

هر هلالی کز او کنند جدا
خوش بخندد ناظرانش بر او

سر مریخ کآفتاب شکافت
نگذارد ز ده هلال اثر او

ابرهٔ آفتاب اگر زرد است
چون شفق سرخ دارد آستر او

مجمر زر نگر که می‌دارد
از برون عطر و از درون شرر او

بهر خوان سکندر دوران
داشت از آب خضر آبخور او

چون به حضرت رسید خاقانی
بر سر خوان رسید ما حضر او

خاقانی از نشیمن آزادی آمده است
بندش کجا کند فلک و زرق و بند او

نندیشد از فلک نخرد سنبلش به جو
بر کهکشان و خوشه بود ریشخند او

زین مرغزار سبز نجوید حیات از آنک
قصاب حلق خلق بود گوسفند او

خضر است و خان و خانه به عزلت کند به‌دل
هم خضر خان ومشغلهٔ اوز کند او

خاقانی از حریف گزیدن کران گزید
کان را که برگزید گزیدش گزند او

هرچند کان سقط به دمش زنده گشته بود
چون دست یافت سوخت و را سقط زند او

خورشید دیده‌ای که کند آب را بلند
سردی آب بین که شود چشم‌بند او

حاسد که بیند این سخن همچو شیر و می
سرکه نماید آن، سخن لوزه کند او
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.