هوش مصنوعی:
در این شعر، شاعر از گذر سریع جوانی و عمر سخن میگوید و افسوس میخورد که چگونه زمان مانند زر نابودشده از دست میرود. او به ناپایداری زندگی در این دنیای خاکی اشاره میکند و با نگاهی حسرتبار به آینده، امید بازگشت عمر از دست رفته را ندارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی درباره گذر زمان و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا بتواند با احساسات و تفکرات شاعر ارتباط برقرار کند.
شمارهٔ ۲۹۷
زری که نقد جوانی است گم شد از کف عمر
در این سراچهٔ خاکی که دل خرابم ازو
به آب دیده نبینی که خاک میشویم
بدان طمع که زر عمر باز یابم ازو
در این سراچهٔ خاکی که دل خرابم ازو
به آب دیده نبینی که خاک میشویم
بدان طمع که زر عمر باز یابم ازو
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۸ - در مرثیهٔ فلکی شروانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.