هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و علاقهی شدید خود به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که معشوق را از دل خود زاده و مانند سخن در خود فرو برده است. شاعر با استفاده از جادو و چشمبندی، معشوق را از آسیب چشم بد حفظ کرده و از او میخواهد که با جوانمردی و رحمت رفتار کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۴
زآتشِ شهوت بَرآوردم تو را
وَنْدَر آتش بازگُسْتَردم تو را
از دلِ من زادهیی همچون سُخَن
چون سُخَن من هم فُروخوردْم تو را
با مَنی وَزْ من نمیدانی خَبَر
چَشم بَستم جادُوی کردم تو را
تا نَیازارَد تو را هر چَشمِ بَد
از برایِ آن بِیازُردم تو را
رو جَوامَردی کُن و رَحمَت فَشان
من به رَحمَت بَس جَوامَردم تو را
وَنْدَر آتش بازگُسْتَردم تو را
از دلِ من زادهیی همچون سُخَن
چون سُخَن من هم فُروخوردْم تو را
با مَنی وَزْ من نمیدانی خَبَر
چَشم بَستم جادُوی کردم تو را
تا نَیازارَد تو را هر چَشمِ بَد
از برایِ آن بِیازُردم تو را
رو جَوامَردی کُن و رَحمَت فَشان
من به رَحمَت بَس جَوامَردم تو را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.