هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی خود سخن میگوید. او از تلاشهایش برای حفظ و نگهداری معشوق و جادو کردن او برای دور نگه داشتن چشم بد از جمالش صحبت میکند. همچنین، شاعر به این اشاره میکند که معشوق با وجود نزدیکی به او، از احساساتش بیخبر است.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهتر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۳
از یکی آتش بَرآوَرْدم تو را
در دِگَر آتش بِگُستَردم تو را
از دلِ من زادهیی همچون سُخَن
چون سُخَن آخِر فرو خورْدم تو را
با مَنی وَزْ من نمیداری خَبَر
جادُوَم من جادُوی کردم تو را
تا نَیُفتَد بر جَمالَت چَشمِ بَد
گوش مالیدم بِیازُردم تو را
دایم اِقْبالَت جوان شُد زانچه داد
این کَفِ دستِ جَوامَردم تو را
در دِگَر آتش بِگُستَردم تو را
از دلِ من زادهیی همچون سُخَن
چون سُخَن آخِر فرو خورْدم تو را
با مَنی وَزْ من نمیداری خَبَر
جادُوَم من جادُوی کردم تو را
تا نَیُفتَد بر جَمالَت چَشمِ بَد
گوش مالیدم بِیازُردم تو را
دایم اِقْبالَت جوان شُد زانچه داد
این کَفِ دستِ جَوامَردم تو را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.