۲۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۵

مرفق دهم به حضرت صاحب قصیده‌ای
خوشتر ز اشک مریمی و باد عیسوی

از خلق جعفر دومش آفریده حق
چون زر جعفری همه موزون و معنوی

کز رشک سحرهاش ز حیرت رودبه عجز
رای مسیح چون خط ترسا ز کژ روی

گر شعر من به شاه رساند که دولتش
چون ماه عید قبلهٔ عالم شو از نوی

تیغش لباس معجز و ایمان برهنه تن
ای دهر بد کنی که بدان تیغ نگروی

نه چرخ هشت بیدق شطرنج ملک او
او شاه نصرت از ید بیضای موسوی

رخ دولت است و فرزین صدر است و شاه شاه
فیل و فرس نجوم و سپهر از تهی دوی

من بنده را که قائم شطرنج دانشم
بر نطع آفرین ز سر خاطر قوی

فرزین دل است و شه خرد و رخ ضمیر راست
بیدق رموز تازی و معنی پهلوی

چون اسب و فیل نیست دلم خون همی شود
از بهر اسب و فیل دلا خون همی شوی

کانعام شه که باج ستاند ز ترک و هند
بخشد هم اسب ترکی و هم فیل هندوی

شاها تو را چه فخر به بخشیدن اسب و فیل
خود هند و چین دهی به سالی که بشنوی

دولت ستانه بوس درست باد تا به کام
صد سال تخم عدل بکاری و بدروی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.