۲۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۱

چو می‌دانستی افتادن به ناچار
نبایستی چنین بالا نشستن

به پای خویش رفتن به نبودی
کز اسب افتادن و گردن شکستن؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.