هوش مصنوعی:
در این متن، گوینده از خواجه صلاح میپرسد که چرا چیزی متعلق به او نیست و خواجه پاسخ میدهد که چون دو خلقان (احتمالاً دوستان یا همراهان) او هستند. سپس گوینده استدلال میکند که اگر فرمان خواجه بر آنها نافذ است، چرا اجازه میدهد هر روز قلتبانی (احتمالاً مشکلات یا آشوب) سر از گریبانش درآورد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم فلسفی و استدلالی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان قدیمی و سبک ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۳۲ - در هجو خواجه صلاح نامی
گفتم آن تو نیست خواجه صلاح
گفت چه گفتم آن دو خلقانت
گفت چون نیست گفتم از پی آنک
گر بدو نافذست فرمانت
چون گذاری که بر زند هر روز
قلتبانی سر از گریبانت
گفت چه گفتم آن دو خلقانت
گفت چون نیست گفتم از پی آنک
گر بدو نافذست فرمانت
چون گذاری که بر زند هر روز
قلتبانی سر از گریبانت
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱ - صفیالدین موفق هیزمی به انوری وعده کرد و حکیم غلام خود را به طلب آن فرستاد چون به وعده وفا نکرد این قطعه در هجو او گفت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳ - در قناعت و شکایت از روزگار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.