هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش و توصیف شخصیتی والا و تأثیرگذار می‌پردازد. او از فضایل اخلاقی، جاه و مقام، و تأثیرات مثبت این شخصیت بر جهان سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند تقدیر، آز، حرص، و حوادث زندگی اشاره می‌کند و در نهایت عزم خود را برای پیمودن راهی جدید اعلام می‌دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۶۱ - سید مجدالدین بوطالب نعمه را گوید

ای زتو بنهاده کلاه منی
هر که نیاید کلهش از دو برد

نام تو اوراق سعادت نبشت
جاه تو الواح نحوست سترد

ازخلفات ذات دویم چون برفت
نام مبارک پدرت را سپرد

جز تو کرا در صف عرض جهان
عارض تقدیر جهانی شمرد

باد صبای کرمت چون بجست
آتش آز بنی‌آدم بمرد

قدر فلک باتو چه گر سخت باخت
نرد تقدم نتواتنست برد

رو که دراین عهد ز می تلخ‌تر
صاف تویی باقی خم جمله درد

در شکم خاک کسی نیست کو
پشت زمین چون تو به واجب سپرد

بار بزرگیت زمین کی کشد
کیک و عماری نه محالیست خرد

ای که ز تو آز شود پایمال
وی که ز تو حرص برد دستبرد

من که ره از حادثه گم کرده‌ام
پی سپری می‌شوم اکنون چو کرد

عزم بر آنست که عهدی رود
پای بر آن عهد بخواهم فشرد

خرقه بپوشم به همین قافیت
قافیت اول یعنی که برد
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۰ - در شکایت دهر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۲ - کتاب و کلاهی نزد بزرگی داشت در تقاضای آن گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.