هوش مصنوعی:
این شعر در مدح و ستایش شخصی به نام حمیدالدین است و بیانگر تأثیر عمیق او بر زندگی شاعر. شاعر از فقدان و جدایی از حمیدالدین سخن میگوید و اشاره میکند که بدون او، صبر و آرامش از زندگیاش رخت بربسته و لذتهای زندگی بیمعنا شدهاند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است برای نوجوانان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۱۹۸ - مدح قاضی حمیدالدین
با جلال تو ای حمیدالدین
رونق ماه و آفتاب نماند
طلعت فضل و چهرهٔ دانش
از ضمیر تو در نقاب نماند
بیتو ما را به حق نعمت تو
در دل و چشم صبر و خواب نماند
تا من از تو جدا شدم به خطا
در دلم فکرت صواب نماند
جامهٔ عیش را طراز برفت
خیمهٔ لهو را طناب نماند
شخص اقبال را حیات بشد
جام لذات را شراب نماند
رونق ماه و آفتاب نماند
طلعت فضل و چهرهٔ دانش
از ضمیر تو در نقاب نماند
بیتو ما را به حق نعمت تو
در دل و چشم صبر و خواب نماند
تا من از تو جدا شدم به خطا
در دلم فکرت صواب نماند
جامهٔ عیش را طراز برفت
خیمهٔ لهو را طناب نماند
شخص اقبال را حیات بشد
جام لذات را شراب نماند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷ - در تقاضای راتبه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.