هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و تجربه‌های روحانی خود سخن می‌گوید. او از سفر روح خود در مسیر عشق و هجران و وصال با معشوق الهی می‌گوید و از تأثیرات این عشق بر روح و روان خود سخن می‌راند. شاعر از نعمت‌ها و الطاف الهی که در این مسیر به او عطا شده است، قدردانی می‌کند و از عظمت و بزرگی معشوق خود که در هیچ‌یک از دو جهان نظیر ندارد، یاد می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و روحانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۵

اَبْصَرَتْ رُوْحی مَلیحًا زُلْزِلَتْ زِلْزالَها
اِنْعَطَش رُوحی فَقُلْتُ وَیْحَ رُوحی مالَها

ذاقَ مِنْ شَعْشاعِ خَمْرِ الْعِشْقِ رُوحی جُرْعَةً
طارَ فی جَوِّ الْهَویٰ وَ اسْتَقْلَعَتْ اَثْقالَها

صارَ رُوحی فی هَواهُ غارِقًا حَتّیٰ دَریٰ
لَوْ تَلَقّاهُ ضَریرٌ تائِهٌ اَحْوالَها

فی هَویٰ مَنْ لَیْسَ فِی الْکَوْنَیْنِ بَدْرٌ مِثْلَهُ
اِنَّ رُوحی فِی الْهَویٰ مَنْ لا تَریٰ اَمْثالَها

لَمْ تَمِلْ رُوحی اِلیٰ مالٍ اِلیٰ اَنْ اَعْشَقَتْ
رامَتِ الْاَمْوالَ کَیْ تَنْثُرْ لَهُ اَمْوالَها

لَمْ تَزَلْ سُفْنُ الْهَویٰ تَجْری بِها مُذْ اَصْبَحَتْ
فی بِحارِ الْعِزِّ وَ الْاِقْبالِ یَوْمًا یا لَها

عَیْنُ رُوحی قَدْ اَصابَتْها فَاَرْدَتْها بِها
حِینَ عَدَّتْ فَضْلَها وَ اسْتَکْثَرَتْ اَعْمالَها

اَفْلَحَتْ مِنْ بَعْدِ هُلْکٍ اِنَّ اَعْوانَ الْهَویٰ
اِعْتَنَوْا فی اَمْرِها اَن خَفَّفُوا اَحْمالَها

آهِ رُوحی مِنْ هَویٰ صَدْرٍ کَبیرٍ فائِقٍ
کُلُّ مَدْحٍ قالَها فیهِ ازْدَرَتْ اَقْوالَها

یَیْأَسُ النَّفْسُ اللِّقاءَ مِنْ وِصالٍ فائِتٍ
حِینَ تَتْلُوْ فی کِتابِ الْغَیْبِ مِنْ اَفْعالِها

حَبَّذا اِحسانُ مَوْلًی عادَ رَوْحًا اِذْ نَفَثْ
ناوَلَتْها شَرْبَةً صَفّیٰ لَها اَحْوالَها

اِنَّ رُوْحی تَقْشَعُ اللُّقْیاتِ فِی الْماضی مَدًا
ثُمَّ لا تُبْصِرْ مَضیٰ اِذْ تَفْکَرُ اسْتِقْبالَها

اِخْتَفَی الْعِشْقُ الثَّقیلُ فی ضَمیری دُرَّةً
اِنَّ رُوحی اَثْقَلَتْ مِنْ دُرَّةٍ قَدْ شالَها

مِثْلَهُ اِنْ اَثْقَلَ الْیَوْمَ الْمَخاضُ حُرَّةً
اَوْقَعَتْها فی رَدیٰ لَمْ تُغْنِها اَحْجالُها

غَیْرَ اَنَّ سَیِّدًا جادَتْ لَها اَلْطافُهُ
اِنَّ رُوحی رَبْوَةٌ وَ اسْتَنْزَلَتْ اَطْلالُها

سَیِّدًا مَوْلًی عَزیزًا کامِلًا فی اَمْرِهِ
شَمْسَ دینٍ مالِکٍ اَوْفَتْ لَها آمالُها

صادَفَ الْمَوْلیٰ بِروحی وَهْیَ فی ذاکَ الرَّدیٰ
مِنْ زَمانٍ اَکْرَمَتْهُ ما رَأَتْ اِذْلالَها

جاءَ مِنْ تَبریزِ سِرْبالٌ نَسیجٌ بِالْهَویٰ
اِکْتَسَتْ رُوحی صَباحًا اَنْزَعَتْ سِرْبالَها

قالَتِ الرُّوحُ افْتِخارًا اِصْطَفانا فَضْلُهُ
ثُمَّ غارَتْ بَعْدَ حینٍ مِنْ مَقالٍ نالَها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.