هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و شیفتگی خود به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی و جذابیت معشوق، شور و اشتیاق خود و شب‌هایی که در عشق او سپری کرده است، یاد می‌کند. شاعر از تشبیهات زیبا مانند پروانه دور شمع و گربه‌ای که لب خود را می‌لیسد، استفاده می‌کند تا احساسات خود را بیان کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از تشبیهات و استعاره‌های پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، مفاهیم عشق و شیفتگی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۰

کو همه لُطف که در رویِ تو دیدم همه شب؟
وان حَدیثِ چو شِکَر، کَزْ تو شَنیدم همه شب؟

گر چه از شمعِ تو می‌سوخت چو پروانه دِلَم
گِردِ شمعِ رُخِ خوب تو پَریدم همه شب

شب به پیشِ رُخِ چون ماهِ تو چادر می‌بَست
من چو مَهْ چادرِ شب می‌بِدَریدم همه شب

جانْ زِ ذوقِ تو چو گُربه لبِ خود می‌لیسَد
من چو طِفْلان سَرِ اَنگُشت گَزیدم همه شب

سینه چون خانه زنبور پُر از مَشْغَله بود
کَزْ تو ای کانِ عَسَل، شَهْدْ کَشیدم همه شب

دامِ شب آمد جان‌هایِ خَلایِق بِرُبود
چون دلِ مُرغ دَران دامْ طَپیدم همه شب

آن کِه جان‌ها چو کبوتر همه در حُکْم وِی‌اَند
اَنْدَر آن دامْ مَر او را طَلَبیدم هَمه شب
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.