هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق و بی‌قراری شاعر در عشق است. شاعر از روز و شب به عنوان نمادهایی از زمان و انتظار استفاده می‌کند و از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند که تمام وجودش را تحت تأثیر قرار داده، سخن می‌گوید. او از عشق به عنوان موسیقی زندگی یاد می‌کند و از انتظار وصال و شادی ناشی از آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۰۲

در هوایَت بی‌قَرارم روز و شب
سَر زِ پایَت بَرندارم روز و شب

روز و شب را هَمچو خود مَجنون کُنم
روز و شب را کِی گُذارم روز و شب

جان و دل از عاشقان می‌خواستند
جان و دل را می‌سِپارم روز و شب

تا نیابم آن چه در مَغزِ من است
یک زمانی سَر نَخارم روز و شب

تا که عشقَت مُطربی آغاز کرد
گاه چَنْگَم، گاه تارم روز و شب

می‌زَنی تو زَخْمه و بَر می‌رَوَد
تا به گَردونْ زیر و زارم روز و شب

ساقی‌یی کردی بَشَر را چِلْ صَبوح
زان خَمیر اَنْدَر خُمارم روز و شب

ای مِهارِ عاشقانْ در دستِ تو
در میانِ این قَطارم روز و شب

می‌کَشَم مَستانه بارت بی‌خَبَر
همچو اُشْتُر زیرِ بارم روز و شب

تا بِنَگْشایی به قَنْدت روزه‌ام
تا قیامَت روزه دارم روز و شب

چون زِ خوانِ فَضلْ روزه بِشْکَنَم
عید باشد روزگارم روز و شب

جانِ روز و جانِ شبْ ای جانِ تو
اِنْتِظارم، اِنْتِظارم روز و شب

تا به سالی نیستم موقوفِ عید
با مَهِ تو عیدوارم روز و شب

زان شبی که وَعده کردی روزِ وَصل
روز و شب را می‌شُمارم روز و شب

بس که کِشتِ مِهرِ جانم تشنه است
زَ ابْرِ دیده اشک بارم روز و شب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.