هوش مصنوعی:
این متن شعری است که درباره امید و ناامیدی، نور و تاریکی، و تحولات زندگی صحبت میکند. شاعر بیان میکند که حتی در تاریکترین لحظات، امید وجود دارد و هر نقصی میتواند به مزیتی تبدیل شود. همچنین، شاعر به رابطه عشق و عتاب اشاره میکند و تأکید میکند که عشق با وجود عتاب باقی میماند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم فلسفی و عاطفی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده میشود.
غزل شمارهٔ ۳۵۰
زِ بَعدِ وَقتِ نومیدیْ امیدیست
به زیرِ کوری اَنْدَر سینه دیدیست
نَبینی نور، چون دانی؟ تو کوری
سِیَه نادیده کِی دانَد سپیدیست؟
قَرینِ صد هزاران نَقْش و معنی
نَهان، تَصریفِ سُلطانِ وَحیدیست
که جُنباننده این نَقْش و مَعنیست
چو بادی رَقصهایِ شاخِ بیدیست
مَشو نومید از دُشنام دِلْدار
که بَعدِ رنجِ روزه، روزِ عیدیست
که یَبْقَی الْحُبُّ ما بَقْیَ الْعِتابُ
که هر نَقْصی کَشاننده مَزیدیست
رَها کُن گفتْ، بِهْ از گفت یابی
یَقین هر حادثی را خود ندیدیست
به زیرِ کوری اَنْدَر سینه دیدیست
نَبینی نور، چون دانی؟ تو کوری
سِیَه نادیده کِی دانَد سپیدیست؟
قَرینِ صد هزاران نَقْش و معنی
نَهان، تَصریفِ سُلطانِ وَحیدیست
که جُنباننده این نَقْش و مَعنیست
چو بادی رَقصهایِ شاخِ بیدیست
مَشو نومید از دُشنام دِلْدار
که بَعدِ رنجِ روزه، روزِ عیدیست
که یَبْقَی الْحُبُّ ما بَقْیَ الْعِتابُ
که هر نَقْصی کَشاننده مَزیدیست
رَها کُن گفتْ، بِهْ از گفت یابی
یَقین هر حادثی را خود ندیدیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.