هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و درد عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از دل‌بستگی و مستی عشق به معشوق و رنج‌هایی که در این راه متحمل شده، صحبت می‌کند. او از خون‌ریزی و درد عشق می‌گوید و اشاره می‌کند که معشوق نیز از این دردها مست است. شاعر از شفق (سرخی آسمان) و صبح‌ها به عنوان نماد خون و درد یاد می‌کند و بیان می‌کند که چشم معشوق نیز از کینه و درد مست است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و دردهای عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از مفاهیم نمادین مانند خون و درد ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۳

چُنان کاین دل از آن دِلْدار مَستست
زِ خونِ صافِ ما آن یار مَستست

خُمارَش نَشْکَنم اِلّا به خونَم
از این شادیْ دلِ غَمْخوار مَستست

شَفَق وارَم به هر صُبحی به خون در
که در هر صُبح آن خونْ خوار مَستست

مَدِه پَند و مَبَر خونم به گَردن
که چَشمِ دِلْبَرِ کین دار مَستست

چرا این خاک هَمچون طَشْتِ خون ست
که چَشمِ ساقیِ اسرار مَستست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.