هوش مصنوعی: این متن به بررسی رابطه انسان با زمان و جهان می‌پردازد. زمانه به عنوان قفصی توصیف شده که انسان در آن گرفتار است، اما حقیقت وجودی انسان فراتر از این قفس است. متن به مفاهیمی مانند غم، شادی، دل و طبیعت اشاره می‌کند و از طریق تشبیهات و استعارات، پیچیدگی‌های وجود انسان را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارات و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۵

می‌دان که زَمانه نَقْشِ سوداست
بیرون زِ زَمانه صورتِ ماست

زیرا قَفَصی‌ست این زَمانه
بیرون همه کوهِ قاف و عَنْقاست

جویی‌ست جهان و ما بُرونیم
بر جویْ فُتاده سایه ماست

این جا سِرِ نکته ای‌ست مُشکل
این جا نَبُوَد، وَلیکِن این جاست

جُز در رُخِ جان مَخَنْد ای دل
بی او همه خنده گِریه اَفْزاست

آن دل نَبُوَد که باشد او تَنگ
زان روی که دلْ فَراخْ پَهناست

دلْ غَم نَخورَد غذاشْ غَم نیست
طوطی‌ست دل و عَجَب شِکَرخاست

مانندِ درخت، سَر قَدَم ساز
زیرا که رَهِ تو زیر و بالاست

شاخ اَر چه نَظَر به بیخ دارد؟
کان قوَّتِ مَغزِ او هم از پاست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.