هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به توصیف عشق الهی و تأثیر آن بر جان و عقل انسان می‌پردازد. شاعر از حالات روحی و عاطفی خود در مواجهه با این عشق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه این عشق او را به حیرت و شگفتی می‌اندازد. همچنین، متن به مفاهیمی مانند جدال درونی، رحمت الهی و رسیدن به حقیقت اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۹۶

آن مَهْ که زِ پیدایی در چَشم نمی‌آید
جان از مَزهٔ عشقش بی‌گُشْن هَمی‌زایَد

عقل از مَزهٔ بویَش وَزْ تابشِ آن رویَش
هم خیره هَمی‌خندد هم دست هَمی‌خایَد

هر صُبح زِ سَیرانَش می‌باشم حیرانَش
تا جانْ نشود حیران او رویْ بِنَنْماید

هر چیز که می‌بینی در بی‌خَبَری بینی
تا باخَبَری وَاللّهْ او پَرده بِنَگْشاید

دَمْ هَمدَمِ او نَبْوَد جانْ مَحْرَمِ او نَبْوَد
وَانْدیشه که این داند او نیز نمی‌شاید

تَنْ پَرده بِدوزیده جانْ بُرده بِسوزیده
با این دو مُخالِف دلْ بر عشق بِنَبْساید

دو لشکرِ بیگانه تا هست دَرین خانه
در چالِش و در کوشش جُز گَردِ بِنَفْزاید

در زیرِ درختِ او می‌ناز به بَختِ او
تا جانِ پُر از رَحْمَت تا حَشْر بیاساید

از شاهْ صَلاحُ الدّین چون دیده شود حَق بین
دلْ رو به صَلاح آرَد جانْ مَشْعَله بِرْباید
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.