هوش مصنوعی: این شعر حافظ به موضوعاتی مانند عشق، عفو و بخشش، درویشی، و ارزش وقت اشاره دارد. شاعر از خواننده می‌خواهد که به جای پرسیدن از دردها و رنج‌های دیگران، به عشق و وفا بپردازد و از فرصت‌های زندگی استفاده کند. همچنین، تأکید می‌شود که نباید از افراد ناتوان انتظار معجزه داشت و باید به جای پرسش‌های بی‌فایده، به عمل پرداخت.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، برای درک و تجربه‌ی نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از اشارات مانند درویشی و مفاهیم انتزاعی عشق، ممکن است برای کودکان قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۱۴

جانا تو را که گفت که احوال ما مپرس
بیگانه گرد و قصهٔ هیچ آشنا مپرس

ز آنجا که لطف شامل و خلق کریم توست
جرم نکرده عفو کن و ماجرا مپرس

خواهی که روشنت شود احوال سوز ما
از شمع پرس قصه ز باد هوا مپرس

من ذوق سوز عشق تو دانم نه مدعی
از شمع پرس قصه ز باد هوا مپرس

هیچ آگهی ز عالم درویشیش نبود
آن کس که با تو گفت که درویش را مپرس

از دلق‌پوش صومعه نقد طلب مجوی
یعنی ز مفلسان سخن کیمیا مپرس

در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست
ای دل به درد خو کن و نام دوا مپرس

ما قصهٔ سکندر و دارا نخوانده‌ایم
از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس

حافظ رسید موسم گل معرفت مگوی
دریاب نقد وقت و ز چون و چرا مپرس
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.