هوش مصنوعی: شاعر از اهل صبوح می‌خواهد که از خواب بیدار شوند و از جام صبوح بنوشند، زیرا شب در حال گذر است. او از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و از انتظار برای آمدن او می‌نالد. شاعر همچنین به شمس‌الدین تبریزی اشاره می‌کند و می‌گوید که او می‌داند که آنها در انتظار هستند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۷۱۹

ای اَهلِ صَبوح در چه کارید؟
شب می‌گُذرد رَوا مَدارید

مانندهٔ آفتابِ رَخْشان
از جامِ صَبوحْ سَر بَرآرید

ای شَب شِمُران اگر شُمار است
باری شبِ زُلْفِ او شُمارید

زَخمی که زده‌ست وانِمایید
گَر پنجهٔ شیر را شکارید

در خواب شوید ای مَلولان
وین خَلْوَت را به ما سپارید

می‌آید آن نِگار امشب
چون مُنتَظِرانِ آن نِگارید

زان روی که شَمسِ دینِ تبریز
دانَد که شما در انتظارید
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.