هوش مصنوعی:
سپهدار قلعهای از یک دیوانه میپرسد که قلعه چگونه است و آیا میتواند از بلاها محافظت کند. دیوانه پاسخ میدهد که به جای پناه بردن به قلعه، بهتر است به دنبال رفع بلاهای خود باشی و با فروتنی و درک خود از مشکلات، میتوانی از آنها رهایی یابی.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از زبان کهن و استعارههای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.
(۲۱) حکایت سپهدار که قلعۀ کرد با دیوانه
سپهداری برای کوتوالی
بجائی قلعهٔ میکرد عالی
یکی دیونهٔ آمد پدیدار
به پیش خویش خواندش آن سپهدار
بدو گفتا ببین کین قلعه چونست
ز رفعت جفت طاق سر نگونست
ازین قلعه کسی کاعزاز دارد
ببین تا چه بلا زو باز دارد
زبان بگشاد آن دیوانه حالی
بدو گفتا تو مردی تیره حالی
بلا چون ز آسمان میافتد آغاز
بقلعه میروی پیش بلا باز
بلای خویشتن چون تو تمامی
بلائی نیز مطلب ای گرامی
ز خویش و از بلای خویش آنگاه
خلاصی باشدت کلّی درین راه
که افتاده شوی و پست گردی
نمانی زنده تا که هست گردی
بجائی قلعهٔ میکرد عالی
یکی دیونهٔ آمد پدیدار
به پیش خویش خواندش آن سپهدار
بدو گفتا ببین کین قلعه چونست
ز رفعت جفت طاق سر نگونست
ازین قلعه کسی کاعزاز دارد
ببین تا چه بلا زو باز دارد
زبان بگشاد آن دیوانه حالی
بدو گفتا تو مردی تیره حالی
بلا چون ز آسمان میافتد آغاز
بقلعه میروی پیش بلا باز
بلای خویشتن چون تو تمامی
بلائی نیز مطلب ای گرامی
ز خویش و از بلای خویش آنگاه
خلاصی باشدت کلّی درین راه
که افتاده شوی و پست گردی
نمانی زنده تا که هست گردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:(۲۰) حکایت دیوانۀ چوب سوار
گوهر بعدی:(۲۲) حکایت سلطان محمود با مظلوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.