هوش مصنوعی:
در این متن، یک شیخ کاردیده با مرغی ناسازگار روبرو میشود که به او اعتراض میکند که حضور او بیفایده است و هیچ سایهای از حمایت برای دیگران ندارد. شیخ به او پاسخ میدهد که دنیا مانند یک سراب است و همه چیز گذرا و بیثبات است. او همچنین اشاره میکند که اگر کسی مانند خر بختاش باشد، زندگی برایش سخت خواهد بود. در نهایت، متن بر این نکته تأکید دارد که اگر انسان بتواند از پندارهای خود رها شود، متوجه خواهد شد که همه چیز مانند یک خواب است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال دشوار باشد.
(۲) حکایت شیخ و مرغ همای
مگر میرفت شیخی کاردیده
به ره در دید طاقی برکشیده
همائی کرده از کج بر سر او
بگسترده ز هم بال و پر او
زبان بگشاد و گفت ای مرغ ناساز
تو بی شرمک بدینجا آمدی باز
بهر یک چند بگشائی پری تو
نشینی پس بقصر دیگری تو
نیاید از تو کس را سایه داری
که نا پایندگی سرمایه داری
اگر پایندگی بودی جهان را
هویدائی نبودی عقل و جان را
همه دنیا سرابی مینماید
جهانی ملک خوابی مینماید
خرت در گِل ازان سخت اوفتادست
که در تعبیر خر بخت اوفتادست
چو خر باشد کسی را بخت اینجا
بلاشک کار باشد سخت اینجا
اگر غربال پندار خود از آب
برآری عالمی بینی همه خواب
به ره در دید طاقی برکشیده
همائی کرده از کج بر سر او
بگسترده ز هم بال و پر او
زبان بگشاد و گفت ای مرغ ناساز
تو بی شرمک بدینجا آمدی باز
بهر یک چند بگشائی پری تو
نشینی پس بقصر دیگری تو
نیاید از تو کس را سایه داری
که نا پایندگی سرمایه داری
اگر پایندگی بودی جهان را
هویدائی نبودی عقل و جان را
همه دنیا سرابی مینماید
جهانی ملک خوابی مینماید
خرت در گِل ازان سخت اوفتادست
که در تعبیر خر بخت اوفتادست
چو خر باشد کسی را بخت اینجا
بلاشک کار باشد سخت اینجا
اگر غربال پندار خود از آب
برآری عالمی بینی همه خواب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:(۱) حکایت سلطان محمود در شکار کردن
گوهر بعدی:(۳) حکایت محمد غزالی با سلطان سنجر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.