هوش مصنوعی:
این شعر داستان زنی فاسد را روایت میکند که در راهی به سگی تشنه برخورد و با شفقت به او آب داد. این عمل نیک باعث شد که در شب معراج جایگاه او در بهشت عدن دیده شود. شعر تأکید میکند که حتی یک عمل کوچک نیک میتواند پاداشی بزرگ داشته باشد و پاکی از شیطان درون میتواند انسان را به مقام والایی برساند.
رده سنی:
12+
محتوا دارای مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که برای درک بهتر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای دینی ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
(۸) حکایت آن زن در حضرت رسالت
پیمبر گفت بس مفسد زنی بود
که در دین همچو گِل تر دامنی بود
مگر میرفت در صحرا براهی
پدید آمد میان راه چاهی
سگی را دید آنجا ایستاده
زبانش از تشنگی بیرون فتاده
بشفقت ترک کار خویشتن کرد
ز موزه دلو و از چادر رسن کرد
کشید آبی به سگ داد و خدایش
گرامی کرد در هر دو سرایش
شب معراج دیدم هچو ماهش
بهشت عدن گشته جایگاهش
زنی مفسد سگی راداد آبی
جزا بودش ز حق چندین ثوابی
اگر یک دل کنی آسوده یک دم
ثوابش برنتابد هر دو عالم
برای آنکه دل با خویش باشد
ثوابش از دو گیتی بیش باشد
ز ابلیسیِ خود گر پاک گردی
چو آدم سخت نیکو خاک گردی
چو ابلیسی منی آورد جانت
کَی از رحمت بوَد بَر جاودانت
که در دین همچو گِل تر دامنی بود
مگر میرفت در صحرا براهی
پدید آمد میان راه چاهی
سگی را دید آنجا ایستاده
زبانش از تشنگی بیرون فتاده
بشفقت ترک کار خویشتن کرد
ز موزه دلو و از چادر رسن کرد
کشید آبی به سگ داد و خدایش
گرامی کرد در هر دو سرایش
شب معراج دیدم هچو ماهش
بهشت عدن گشته جایگاهش
زنی مفسد سگی راداد آبی
جزا بودش ز حق چندین ثوابی
اگر یک دل کنی آسوده یک دم
ثوابش برنتابد هر دو عالم
برای آنکه دل با خویش باشد
ثوابش از دو گیتی بیش باشد
ز ابلیسیِ خود گر پاک گردی
چو آدم سخت نیکو خاک گردی
چو ابلیسی منی آورد جانت
کَی از رحمت بوَد بَر جاودانت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:(۷) حکایت اعرابی در حضرت نبوّت
گوهر بعدی:(۹) حکایت شبلی با ابلیس در عرفات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.