هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق عمیق و پایدار خود به معشوق سخن می‌گوید. او از جدایی ناپذیری عشق خود از وجودش و از تأثیرات عمیق این عشق بر روح و جانش صحبت می‌کند. شاعر همچنین از مفاهیمی مانند فداکاری، عشق بی‌پایان و وابستگی روحی به معشوق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و عشق بی‌پایان نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۷۷۸

از دِلَم صورتِ آن خوبِ خُتَن می‌نَرَوَد
چاشْنیِّ شِکَرِ او زِ دَهَن می‌نَرَوَد

بِاللَّهْ اَرْ شور کُنم هر نَفَسی عیب مَکُن
گَر بِرَفت از دلِ تو از دلِ من می‌نَرَوَد

بوالْحَسَن گفت حَسَن را که ازین خانه بُرو
بوالْحَسَن نیز دَرافتاد و حَسَن می‌نَرَوَد

جانِ پروانهٔ مِسکینْ زِ پِیِ شُعلهٔ شمع
تا نَسوزد پَر و بالَش زِ لَگَن می‌نَرَوَد

همه مُرغانِ چَمَن هر طَرَفی می‌پَرَّند
بُلبُل از واسطهٔ گُلْ زِ چَمَن می‌نَرَوَد

مُرغِ جانْ هر نَفَسی بال گُشایَد که پَرَد
وَزْ امیدِ نَظَرِ دوست زِ تَن می‌نَرَوَد

زن زِ شوهر بِبُرَد چون به تو آسیب زَنَد
مَرد چون رویِ تو بیند سویِ زن می‌نَرَوَد

جانِ مَنْصور چو در عشقِ تواَش دار زدند
در رَسَن کرد سَرِ خود زِ رَسَن می‌نَرَوَد

جانْ اَدیم و تو سُهیلیّ و هوایِ تو یَمَن
از پِیِ تَربیتِ تو زِ یَمَن می‌نَرَوَد

چون خیالِ شِکَنِ زُلفِ تو در دل دارم
این شِکَسته دِلَم از عشقِ شِکَن می‌نَرَوَد

گَر سَبو بِشْکَند آن آبِ سَبو کِی شِکَنَد؟
جانِ عاشق به سویِ گور و کَفَن می‌نَرَوَد

حیله‌ها دانَم و تَلْبیسَک و کَژْبازی­ها
جانْ زِ شَرمِ تو به تَلْبیس و به فَن می‌نَرَوَد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.