هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند بی‌وفایی دنیا، خیانت، تنهایی و رهایی از دغدغه‌های دنیوی می‌پردازد. شاعر از بی‌وفایی انسان‌ها و خیانت‌هایی که در حق او شده شکایت می‌کند و به این نکته اشاره می‌کند که حتی شاهان و قدرتمندان نیز در نهایت از دنیا می‌روند و تنها دعا برایشان باقی می‌ماند. او همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که دشمنان پنهان و حیله‌گر وجود دارند که باعث رنج و نابودی او شده‌اند. در نهایت، شاعر توصیه می‌کند که با ساکنان سینه (دل) بنشینیم و از دنیای بی‌وفا دوری کنیم.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند خیانت و بی‌وفایی دنیا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۸۴۹

ای آن کِه از عزیزی در دیده جاتْ کردند
دیدی که جُمله رفتند تنها رَهاتْ کردند؟

ای یوسُفِ اَمانَت آخِر بَرادرانَت
بِفْروختَنْدَت ارزان وَانْدَک بَهاتْ کردند

آن‌ها که این جهان را بس بی‌وَفا بِدیدند
راه اختیار کردند تَرکِ حَیات کردند

بسیار خَصْم داریْ پنهان و می‌نَبینی
کین جُمله حیله کردی ویشانْت مات کردند

شاهان که ناپَدیدند چون حالِ تو بِدیدند
از مِهْر و از عِنایَت جُمله دُعات کردند

با ساکنانِ سینه بِنْشین که اهلِ کینه
مانندِ طِفْلِ دینه بی‌دست و پات کردند

آن‌ها نَهُفتگانَند وین‌ها که اهلِ رازَند
از رنگ هَمچو چَنگی باری دوتات کردند

اندیشه کُن از آن‌ها کَانْدیشه‌هات دانند
کَم جو وَفا از این‌ها چون بی‌وَفات کردند
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.