هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که زلف و رخسار معشوق، جان او را نشانه گرفتهاند و در هر نفس، او را به جان میآورند. همچنین، شاعر از این که حتی سایهی زلف معشوق نیز او را از دیدن آفتاب محروم میکند، شکایت دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارههای ادبی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۹
زلف و رخِ تو که قصدِ جان دارندم
در هر نفسی کار به جان آرندم
از سایهٔ زلفِ تو رخت چون بینم
کز سایه به آفتاب نگذارندم
در هر نفسی کار به جان آرندم
از سایهٔ زلفِ تو رخت چون بینم
کز سایه به آفتاب نگذارندم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.