هوش مصنوعی:
این متن به توصیف عاشقان حقیقی و ویژگیهای آنان میپردازد. عاشقان با آگاهی و عشق به معشوق، از زندگی جاودانه بهرهمند شدهاند و شیوهای متفاوت از دیگران در پیش گرفتهاند. آنان از فرشتهها نیز برترند و به لطف معشوق، از مرگ و فنا دورند. عاشقان در عشق به یکدیگر متحدند و با روشنایی خورشید، در مسیر عشق حرکت میکنند. در مقابل، منکران و کسانی که به عشق حقیقی نرسیدهاند، در تاریکی و جهالت به سر میبرند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیازمند بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عشق حقیقی و معنویت است. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده در متن، آن را برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز میکند.
غزل شمارهٔ ۹۷۲
عاشقانی که باخَبَر میرند
پیشِ معشوقِ چون شِکَر میرند
از اَلَستْ آبِ زندگی خوردند
لاجَرَم شیوه دِگَر میرند
چون که در عاشقی حَشَر کردند
نی چو این مَردم حَشَر میرند
از فرشته گُذشتهاند به لُطف
دور ازیشان که چون بَشَر میرند
تو گُمان میبَری که شیرانْ نیز
چون سَگانْ از بُرونِ دَر میرند
بِدَوَد شاهِ جانْ به اِسْتقبال
چون که عُشّاقْ در سَفَر میرند
همه روشن شوند چون خورشید
چون که در پایِ آن قَمَر میرند
عاشقانی که جانِ یکدِگَرند
همه در عشقِ هَمدِگَر میرند
همه را آبِ عشقْ بر جِگَر است
همه آیَند و در جِگَر میرند
همه هستند هَمچو دُرِّ یَتیم
نه بَرِ مادر و پدر میرند
عاشقانْ جانِبِ فَلَک پَرَّند
مُنکِرانْ در تَکِ سَقَر میرند
عاشقانْ چَشمِ غَیب بُگْشایَند
باقیانْ جُمله کور و کَر میرند
وان کِه شبها نَخُفتهاند زِ بیم
جُمله بیخوف و بیخَطَر میرند
وان کِه این جا عَلَف پَرَست بُدند
گاو بودند و هَمچو خَر میرند
وان کِه امروز آن نَظَر جُستَند
شاد و خندان در آن نَظَر میرند
شاهِشان بر کِنارِ لُطف نَهَد
نی چُنین خوار و مُحْتَضَر میرند
وان کِه اخلاقِ مُصطفیٰ جویَند
چون ابوبکر و چون عُمَر میرند
دور ازیشان فَنا و مرگ وَلیک
این به تَقدیر گفتم اَرْ میرند
پیشِ معشوقِ چون شِکَر میرند
از اَلَستْ آبِ زندگی خوردند
لاجَرَم شیوه دِگَر میرند
چون که در عاشقی حَشَر کردند
نی چو این مَردم حَشَر میرند
از فرشته گُذشتهاند به لُطف
دور ازیشان که چون بَشَر میرند
تو گُمان میبَری که شیرانْ نیز
چون سَگانْ از بُرونِ دَر میرند
بِدَوَد شاهِ جانْ به اِسْتقبال
چون که عُشّاقْ در سَفَر میرند
همه روشن شوند چون خورشید
چون که در پایِ آن قَمَر میرند
عاشقانی که جانِ یکدِگَرند
همه در عشقِ هَمدِگَر میرند
همه را آبِ عشقْ بر جِگَر است
همه آیَند و در جِگَر میرند
همه هستند هَمچو دُرِّ یَتیم
نه بَرِ مادر و پدر میرند
عاشقانْ جانِبِ فَلَک پَرَّند
مُنکِرانْ در تَکِ سَقَر میرند
عاشقانْ چَشمِ غَیب بُگْشایَند
باقیانْ جُمله کور و کَر میرند
وان کِه شبها نَخُفتهاند زِ بیم
جُمله بیخوف و بیخَطَر میرند
وان کِه این جا عَلَف پَرَست بُدند
گاو بودند و هَمچو خَر میرند
وان کِه امروز آن نَظَر جُستَند
شاد و خندان در آن نَظَر میرند
شاهِشان بر کِنارِ لُطف نَهَد
نی چُنین خوار و مُحْتَضَر میرند
وان کِه اخلاقِ مُصطفیٰ جویَند
چون ابوبکر و چون عُمَر میرند
دور ازیشان فَنا و مرگ وَلیک
این به تَقدیر گفتم اَرْ میرند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷۳
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۳۹۹/۲/۹ ۱۶:۳۰
معنی عاشقانی که باخبر میرند پیش معشوق چون شکر میرند
گوهرین: با سلام و احترام. متاسفانه در حال حاضر توانایی نوشتن شرح و تفسیر بر آثار را نداریم.