هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از تحولات درونی خود در اثر عشق الهی سخن میگوید. او از مستی و بیخودی ناشی از این عشق، تغییرات روحی و معنوی خود، و احساس شکرگزاری و شادی ناشی از این تحولات سخن میگوید. شاعر همچنین از مقایسههای زیبا و استعارههای عمیق برای بیان احساسات خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، مفاهیم عشق الهی و تحولات درونی ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۹۷۱
عشقِ تو مَست و کَفْ زَنانم کرد
مَستم و بیخودم چه دانم کرد؟
غوره بودم کُنون شُدم انگور
خویشتن را تُرُش نَتانم کرد
شِکَّرین است یارِ حَلْوایی
مُشتِ حَلْوا دَرین دَهانم کرد
تا گُشاد او دُکانِ حَلْوایی
خانهاَم بُرد و بیدُکانم کرد
خَلْق گوید چُنان نمیباید
من نبودم چُنین چُنانم کرد
اوَّلا خُم شِکَست و سِرکِه بِریخت
نوحه کردم که او زیانم کرد
صد خُمِ میْ به جایِ آن یک خُم
دَرخورَم داد و شادمانم کرد
در تَنورِ بَلا و فِتْنه خویش
پُخته و سُرخ رو چو نانم کرد
چون زُلَیخا زِ غَم شُدم من پیر
کرد یوسُف دُعا جوانم کرد
میپَریدم زِ دستِ او چون تیر
دست در من زَد و کَمانم کرد
پُر کُنم شُکرْ آسْمان و زمین
چون زمین بودم آسْمانم کرد
از رَهِ کَهکَشان گُذشت دِلَم
زان سویِ کَهکَشان کَشانم کرد
نردبانها و بامها دیدم
فارغ از بام و نردبانم کرد
چون جهان پُر شُد از حکایَتِ من
در جهانْ هَمچو جانْ نَهانم کرد
چون مرا نَرم یافت هَمچو زبان
چون زبان زود تَرجُمانم کرد
مَستم و بیخودم چه دانم کرد؟
غوره بودم کُنون شُدم انگور
خویشتن را تُرُش نَتانم کرد
شِکَّرین است یارِ حَلْوایی
مُشتِ حَلْوا دَرین دَهانم کرد
تا گُشاد او دُکانِ حَلْوایی
خانهاَم بُرد و بیدُکانم کرد
خَلْق گوید چُنان نمیباید
من نبودم چُنین چُنانم کرد
اوَّلا خُم شِکَست و سِرکِه بِریخت
نوحه کردم که او زیانم کرد
صد خُمِ میْ به جایِ آن یک خُم
دَرخورَم داد و شادمانم کرد
در تَنورِ بَلا و فِتْنه خویش
پُخته و سُرخ رو چو نانم کرد
چون زُلَیخا زِ غَم شُدم من پیر
کرد یوسُف دُعا جوانم کرد
میپَریدم زِ دستِ او چون تیر
دست در من زَد و کَمانم کرد
پُر کُنم شُکرْ آسْمان و زمین
چون زمین بودم آسْمانم کرد
از رَهِ کَهکَشان گُذشت دِلَم
زان سویِ کَهکَشان کَشانم کرد
نردبانها و بامها دیدم
فارغ از بام و نردبانم کرد
چون جهان پُر شُد از حکایَتِ من
در جهانْ هَمچو جانْ نَهانم کرد
چون مرا نَرم یافت هَمچو زبان
چون زبان زود تَرجُمانم کرد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.