هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از عشق و فریب‌های معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که دل ساده‌اش در برابر مکر و حیله‌های معشوق آسیب دیده است. او از شب‌هایی که در انتظار وصال گذشت و از عقل‌اش که در برابر عشق تسلیم شد، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عشق و رنج‌های ناشی از آن است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۹۸

آتشِ عشقِ تو قَلاووز شُد
دوش دِلَم سویِ دِلْ اَفْروز شُد

چون به سُخن داشت مرا دوش یار
چون به دَمِ گَرم جِگَرسوز شُد

من چه زَنَم با دَم و با مَکْرِ او؟
کو به دَغَل بر همه پیروز شُد

این دلِ من ساده و بی‌مَکْر بود
دید دَغَل‌هاش بَدآموز شُد

هر چه به عالَم خوشیِ شَهوت است
هَمچو پَنیر آفتِ هر یوز شُد

آه که شب جُمله دَرین وَعده رفت
بوسه دِهَم بوسه دِهَم روز شد

یارِ بِرِهنه به قَبا مَیل کرد
عقلْ دِگَربار کَمَردوز شُد
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.