هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که مفاهیمی مانند عشق، خرد، بشارت، و رسیدن به حقیقت را بیان می‌کند. در آن از استعاره‌هایی مانند پیرهن یوسف، بوی می، آب حیات، و نور حق استفاده شده است تا به مفاهیم عمیق عرفانی اشاره کند. شعر به این موضوع می‌پردازد که هر آنچه در جست‌و‌جوی آن هستیم، در نهایت به ما خواهد رسید و عشق و خرد درون ما در حال نبرد هستند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۹۹۷

پیرهَنِ یوسُف و بو می‌رَسَد
در پِیِ این هر دو خود او می‌رَسَد

بویِ میِ لَعْلْ بِشارت دَهَد
کَزْ پِیِ من جام و کَدو می‌رَسَد

نَفْسِ اَنَاالْحَقِّ تو مَنصور گشت
نورِ حَقَش تویْ به تو می‌رَسَد

نیست زیانْ هیچ زِ سنگْ آب را
سنگِ بَلاها به سَبو می‌رَسَد

آبِ حَیات است وَرایِ ضَمیر
جوی بِکَن کابْ به جو می‌رَسَد

آب بِزَن بر حَسَدِ آتَشین
بادْ دَرین خاکْ ازو می‌رَسَد

عشق و خِرَدْ خانه درون جنگی‌اند
عَربَده هر لحظه به کو می‌رَسَد

هر چه دَهَد عاشق از رَخْت و پَخْت
عاقِبَت آن جُمله بِدو می‌رَسَد

گَر چه بَسی بُرد زِ شوهر عروس
او و جِهازَش نه به شو می‌رَسَد؟

مایِده‌یی خواستی از آسْمان
خیز زِ خود دست بِشو می‌رَسَد

مُژده دِهْ ای عشقْ که از شَمسِ دین
از تبریز آیَتِ نو می‌رَسَد
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.