هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از شمس تبریزی است که در آن شاعر از معشوق خود با تعابیر زیبا و استعاری یاد می‌کند. او از عشق، زیبایی و تأثیرات روحانی معشوق سخن می‌گوید و از درد فراق و جستجوی معشوق در دو جهان می‌سراید. شاعر همچنین از قدرت و جلالت معشوق و تأثیر او بر جهان و انسان‌ها سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تعابیر پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۲۰

ای تو نِگارِ خانگی، خانه دَرآ از این سَفَر
پِسته لَعْل بَرگُشا، تا نَشَود گِرانْ شِکَر

ساقیِ روحْ چون تویی، کَشتیِ نوحْ چون تویی
تا که تُهیست ساغَرَم، خون چه پُرست این جِگَر

طَعْنه زَنَد مرا زِ کین، رو صَنَمی دِگَر گُزین
در دو جهان یکی بگو، کو صَنَمی؟ کجا دِگَر؟

آن قَلَمی که نَقْش کرد، چونک بِدید نَقْشِ تو
گفت که های گُم شُدم این مَلَکست یا بَشَر؟

جان و جهان چرا چُنین، عیب و مَلامَتَم کُنی؟
در دِل من دَرآ، بِبین هر نَفَسی یکی حَشَر

عشق بگوید اَلصَّلا مایِده دو صد بَلا
خُشک لَبیّ و چَشمْ تَر، مایِده بین زِ خُشک و تَر

چونک چَشیدی این دو را، جِلْوه شود بُتی تو را
شُهره یکی سِتاره‌ای، بَنده او دو صد قَمَر

فاش بگو که شَمسِ دینْ خاصِبَک و شَهِ یَقین
در تبریز هَمچو دین اوست نَهان و مُشْتَهَر
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.