هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان حالات عاشقانه و عرفانی می‌پردازد. شاعر از عشق، طلب، و تأثیرات آن بر روح و روان سخن می‌گوید. همچنین، از مفاهیمی مانند صلح، جنگ، و سفر معنوی نیز یاد می‌کند. شاعر از ندامت و درد عشق نیز سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق می‌تواند انسان را به سمت کمال و پختگی سوق دهد.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ندامت و درد عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۳۶

ای رَخْت فکَنْده تو بر اومید و حَذَر بر
آخِر نَظَری کُن به نَظَربَخشْ فِکَر بر

ای طالِب و ای عاشق بِنْگَر به طَلَب بَخش
بِنْگَر به مُوثِّر تو چه چَفْسی به اَثَر بر؟

او می‌کَشَدَت جانِبِ صُلح و طَرَفِ جنگ
گَهْ صُحبتِ یاران و گَهی اوجِ سَفَر بر

در تو نِگَران او و تو را چَشمْ چپ و راست
او با تو سُخَن گوی و تو را گوشْ سَمَر بر

او می‌زَنَد این سیخ و هُشِ گاوْ سویِ یوغ
عیسی‌ست رَفیق و هُشِ خَربَنده به خَر بر

هر گاو و خَریْ سیخ خورَد بر کَفَل و پُشت
تو سیخِ نِدامَت خوری بر سینه و بر بر

زان سیخْ کَبابِ دلِ تو گَر نشُد آگَهْ
پُخته کُنَدَت مَطْبَخی‌اَش نارِ سَقَر بر

گَهْ کاسه گرفتی که حَلیماب و زَفَر کو؟
گَهْ چَنگ گرفتی تو به تَقریعِ زُفَر بر

زَافْشارِشِ مرگ آن رُخِ تو گردد چون زَر
زَر بازدَهیّ و بِنَهی سَر به حَجَر بر

بَس چند کُنی عشوه تو در مَحفِلِ کوران
بَس چند زنی نَعْره تو بر مَسْمَعِ کَر بر
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.